با هر نفس پر میزنم دور سر اباالفضل
تا به ابد دل داده ام به مادر اباالفضل
هرجا برات گریه کنم بهشته یا اباالفضل
زهرا به روی قلب من نوشته: یا اباالفضل
تاریخ : یکشنبه 93/1/24 | 7:36 صبح | نویسنده : شهرزادنصرآزادانی | نظرات ()
بازآی هرآنچه هستی بازآی
گر کافروگبرو بت پرستی بازآی
این درگه مادرگه نومیدی نیست
صدباراگرتوبــه شکستی بازآی
تاریخ : سه شنبه 93/1/5 | 10:39 صبح | نویسنده : شهرزادنصرآزادانی | نظرات ()
یک نفر نیست بپرسد از من
که تو از پنجره ی عشق چه ها می خواهی؟
صبح تا نیمه ی شب منتظری
همه جا می نگری
گاه با ماه سخن می گویی
گاه با رهگذران،خبر گمشده ای می جویی
راستی گمشده ات کیست؟
کجاست؟
صدفی در دریا است؟
نوری از روزنه فرداهاست
یا خُدایی است که از روز ازل ناپیداست..
تاریخ : شنبه 92/12/17 | 9:29 صبح | نویسنده : شهرزادنصرآزادانی | نظرات ()
در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد | حالتی رفت که محراب به فریاد آمد |
از من اکنون طمع صبر و دل و هوش مدار | کان تحمل که تو دیدی همه بر باد آمد |
باده صافی شد و مرغان چمن مست شدند | موسم عاشقی و کار به بنیاد آمد |
بوی بهبود ز اوضاع جهان میشنوم | شادی آورد گل و باد صبا شاد آمد |
ای عروس هنر از بخت شکایت منما | حجله حسن بیارای که داماد آمد |
دلفریبان نباتی همه زیور بستند | دلبر ماست که با حسن خداداد آمد |
زیر بارند درختان که تعلق دارند | ای خوشا سرو که از بار غم آزاد آمد |
مطرب از گفته حافظ غزلی نغز بخوان | تا بگویم که ز عهد طربم یاد آمد |
تاریخ : یکشنبه 92/12/4 | 1:18 عصر | نویسنده : شهرزادنصرآزادانی | نظرات ()